چرا گاهی در عشق حس میکنیم که طرف مقابل بیتفاوت است؟
همه ما در روابط عاشقانهمان لحظاتی را تجربه کردهایم که احساس میکنیم طرف مقابل آنطور که باید به ما اهمیت نمیدهد. این حس میتواند آزاردهنده و حتی مخرب باشد. اما چه عواملی باعث ایجاد این حس میشوند؟ در اینجا 21 نکته را بررسی میکنیم: درک این عوامل میتواند به ما کمک کند تا بهتر با این احساس مقابله کنیم و روابط سالمتری بسازیم.
- ✔️
عدم توجه فعال:
وقتی طرف مقابل هنگام صحبت کردن به شما توجه نمیکند، به موبایلش نگاه میکند یا حرف شما را قطع میکند. - ✔️
کمبود زمان با کیفیت:
اگر زمان کافی را با هم نگذرانید و بیشتر وقت شما صرف کارهای روزمره شود. - ✔️
عدم قدردانی:
وقتی تلاشها و محبتهای شما نادیده گرفته میشود و قدردانی وجود ندارد.
- ✔️
انتقاد مداوم:
اگر طرف مقابل مدام از شما انتقاد میکند و نکات منفی شما را برجسته میکند. - ✔️
عدم حمایت عاطفی:
وقتی در زمانهای سخت و ناراحتی، طرف مقابل از شما حمایت نمیکند و همدلی نشان نمیدهد. - ✔️
بیتوجهی به نیازهای شما:
اگر نیازهای شما نادیده گرفته میشود و طرف مقابل تلاشی برای برآورده کردن آنها نمیکند. - ✔️
کمبود صمیمیت:
کاهش صمیمیت عاطفی و فیزیکی میتواند باعث ایجاد احساس دوری و بیاهمیتی شود. - ✔️
عدم ابراز علاقه:
اگر طرف مقابل به طور کلامی یا رفتاری علاقه خود را به شما نشان نمیدهد. - ✔️
مقایسه با دیگران:
وقتی طرف مقابل شما را با دیگران مقایسه میکند و نقاط ضعف شما را برجسته میکند. - ✔️
نداشتن اولویت:
اگر احساس میکنید که شما در اولویتهای طرف مقابل نیستید و همیشه در جایگاه دوم قرار دارید. - ✔️
سکوت در برابر مشکلات:
وقتی طرف مقابل از صحبت کردن در مورد مشکلات و مسائل رابطه اجتناب میکند. - ✔️
انتظارات غیرواقعی:
اگر انتظارات بیش از حد و غیرمنطقی از شما وجود داشته باشد. - ✔️
عدم پذیرش شما:
اگر طرف مقابل شما را همانطور که هستید نمیپذیرد و سعی در تغییر شما دارد. - ✔️
بیاحترامی:
هرگونه بیاحترامی کلامی یا رفتاری، نشاندهنده بیاهمیتی است. - ✔️
فریب و دروغ:
دروغ گفتن و پنهان کاری، اعتماد را از بین میبرد و احساس بیارزشی ایجاد میکند. - ✔️
عدم تعهد:
اگر تعهد کافی در رابطه وجود نداشته باشد، احساس ناامنی و بیاهمیتی ایجاد میشود. - ✔️
حسادت بیش از حد:
حسادت غیرمنطقی و کنترلگرانه، نشاندهنده عدم اعتماد و بیارزش دانستن شما است. - ✔️
عدم توجه به علایق شما:
اگر طرف مقابل به علایق و سرگرمیهای شما توجه نمیکند و آنها را مسخره میکند. - ✔️
منفیبافی:
اگر طرف مقابل همیشه نگرش منفی دارد و انرژی منفی به شما منتقل میکند.

- ✔️
گوش ندادن به نگرانیهای شما:
وقتی نگرانیها و دغدغههای شما شنیده نمیشوند و جدی گرفته نمیشوند. - ✔️
مقصر دانستن شما برای همه چیز:
اگر طرف مقابل همیشه شما را مقصر مشکلات میداند و مسئولیتپذیر نیست.
این نکات تنها بخشی از عواملی هستند که میتوانند باعث ایجاد احساس بیاهمیتی در یک رابطه عاشقانه شوند. باید این عوامل را شناسایی کرده و در مورد آنها با طرف مقابل خود صحبت کنید. ارتباط با صداقت و تلاش برای درک همدیگر، کلید حل بسیاری از این مشکلات است.
چرا گاهی در روابط عاشقانه احساس میکنیم که طرف مقابل به ما اهمیتی نمیدهد؟
1. عدم بیان واضح نیازها و انتظارات
بسیاری از اوقات، ما انتظار داریم طرف مقابلمان بدون اینکه چیزی بگوییم، نیازها و انتظارات ما را درک کند.این توقع غیرمنطقی میتواند منجر به احساس نادیده گرفته شدن شود.فرض کنید شما نیاز دارید که همسرتان بیشتر به حرفهایتان گوش دهد، اما این موضوع را به طور مستقیم بیان نمیکنید.در نتیجه، وقتی او درگیر کارش است و به شما توجه کافی نشان نمیدهد، احساس میکنید برایش مهم نیستید.کلید حل این مشکل، برقراری ارتباط شفاف و با صداقت است.نیازها و انتظارات خود را به طور واضح و بدون خجالت بیان کنید.
مثلاً بگویید: “عزیزم، وقتی باهات صحبت میکنم، دوست دارم تمام توجهت به من باشه.
این باعث میشه احساس کنم برام ارزش قائلی.” بیان واضح نیازها، سوء تفاهمها را کاهش داده و به طرف مقابل کمک میکند تا به شکلی که شما میخواهید، با شما رفتار کند.
2. تفاوت در زبان عشق
هر فرد زبان عشق خاص خود را دارد.اگر زبان عشق شما و طرف مقابلتان متفاوت باشد، ممکن است علیرغم تلاش او، باز هم احساس کنید که به شما اهمیت نمیدهد.گری چپمن، نویسنده کتاب “پنج زبان عشق”، پنج زبان عشق اصلی را معرفی میکند: کلمات تأییدآمیز، وقت با کیفیت، دریافت هدیه، خدمات عملی و تماس فیزیکی.اگر زبان عشق شما “کلمات تأییدآمیز” باشد، نیاز دارید که طرف مقابلتان به طور مرتب به شما بگوید که دوستتان دارد و از شما قدردانی میکند.اگر زبان عشق او “خدمات عملی” باشد، ممکن است با انجام کارهای کوچک برای شما، عشقش را نشان دهد.
در این صورت، ممکن است شما از اینکه او به شما نمیگوید دوستتان دارد، ناراحت شوید، در حالی که او در تلاش است تا با انجام کارهای خانه یا تعمیر ماشینتان، عشقش را به شما نشان دهد.مثلا اگر زبان عشق شما “وقت با کیفیت” است، برنامهریزی برای یک شب رمانتیک بدون مزاحمت تلفن همراه یا تلویزیون، میتواند به شما احساس ارزشمندی و دوست داشته شدن بدهد.با درک تفاوت در زبانهای عشق، میتوانید انتظارات خود را تعدیل کنید و به شیوههایی که برای طرف مقابلتان معنا دارد، عشق او را دریافت کنید.
3. عدم توجه به نیازهای عاطفی
همه ما نیازهای عاطفی خاصی داریم.اگر طرف مقابلتان به این نیازها توجه نکند، ممکن است احساس کنید که برایش مهم نیستید.نیازهای عاطفی شامل مواردی مانند احساس امنیت، پذیرش، قدردانی، تعلق و عشق است.اگر شما نیاز دارید که احساس امنیت کنید، اما طرف مقابلتان رفتارهای پرخطر از خود نشان میدهد یا به طور مداوم با دیگران لاس میزند، ممکن است احساس کنید که به نیاز شما بیتوجه است.به طور مشابه، اگر شما نیاز دارید که احساس پذیرش کنید، اما طرف مقابلتان دائماً از شما انتقاد میکند یا سعی میکند شما را تغییر دهد، ممکن است احساس کنید که دوستداشتنی نیستید.
برای رفع این مشکل، باید نیازهای عاطفی خود را به طور واضح به طرف مقابلتان بیان کنید و از او بخواهید که در جهت رفع این نیازها تلاش کند.
مثلاً بگویید: “من نیاز دارم که احساس امنیت کنم.لطفا رفتارهایی که من رو نگران میکنه، انجام نده.” توجه به نیازهای عاطفی یکدیگر، پایه و اساس یک رابطه سالم و پایدار را تشکیل میدهد.
4. مشغلههای زندگی و استرس
گاهی اوقات، بیتوجهی ظاهری طرف مقابل به شما، ناشی از مشغلههای زندگی و استرس است. وقتی فرد تحت فشار کاری، مالی یا خانوادگی قرار دارد، ممکن است نتواند به اندازه کافی به رابطه خود توجه کند. در این شرایط، باید درک کنید که بیتوجهی او، لزوماً به معنای این نیست که شما را دوست ندارد یا برایش مهم نیستید. به جای سرزنش کردن او، سعی کنید درک و همدلی نشان دهید و به او کمک کنید تا با استرس خود مقابله کند.
مثلاً، میتوانید با انجام کارهای خانه یا کمک به او در انجام وظایفش، فشار را از روی او بردارید. در ضمن، صحبت کردن در مورد استرس و مشکلات، میتواند به هر دو شما کمک کند تا احساس نزدیکی بیشتری داشته باشید.
5. مشکلات ارتباطی
مشکلات ارتباطی یکی از رایجترین دلایل احساس بیاهمیتی در روابط عاشقانه است. اگر شما و طرف مقابلتان نتوانید به طور موثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنید، ممکن است سوء تفاهمها و دلخوریها افزایش یابد. مشکلات ارتباطی میتواند شامل موارد زیر باشد: عدم توانایی در گوش دادن فعال، انتقاد کردن مداوم، پرخاشگری، اجتناب از صحبت کردن در مورد مشکلات و عدم ابراز احساسات. برای حل این مشکل، باید مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کنید. یاد بگیرید که چگونه به طور فعال به حرفهای طرف مقابلتان گوش دهید، بدون اینکه او را قضاوت کنید یا حرفش را قطع کنید. به جای انتقاد کردن، سعی کنید نیازها و احساسات خود را به طور واضح و بدون سرزنش بیان کنید. در صورت نیاز، از یک مشاور زوج درمانی کمک بگیرید تا به شما در بهبود مهارتهای ارتباطیتان کمک کند.
6. انتظارات غیرواقعبینانه
داشتن انتظارات غیرواقعبینانه از رابطه و طرف مقابل، میتواند منجر به احساس نارضایتی و بیاهمیتی شود. هیچ رابطهای کامل نیست و هیچ فردی نمیتواند تمام نیازهای شما را برآورده کند. اگر انتظار داشته باشید که طرف مقابلتان همیشه در کنار شما باشد، همیشه با شما موافق باشد و همیشه شما را خوشحال کند، ناامید خواهید شد. به جای داشتن انتظارات غیرواقعبینانه، سعی کنید انتظارات خود را با واقعیت تطبیق دهید و بپذیرید که رابطه شما فراز و نشیب خواهد داشت. در ضمن، باید به خودتان اجازه دهید تا نیازهای خود را از طریق منابع دیگر نیز برآورده کنید. به دوستانتان، خانوادهتان و علایق شخصیتان توجه کنید. با داشتن انتظارات واقعبینانه، میتوانید از رابطه خود لذت بیشتری ببرید و از احساس بیاهمیتی جلوگیری کنید.
7. فقدان قدردانی
فقدان قدردانی از زحمات و تلاشهای طرف مقابل، میتواند باعث شود که او احساس کند برای شما مهم نیست. همه ما دوست داریم که از تلاشهایمان قدردانی شود. وقتی احساس کنیم که تلاشهایمان نادیده گرفته میشود، ممکن است احساس کنیم که برای طرف مقابلمان مهم نیستیم. برای جلوگیری از این مشکل، سعی کنید به طور مرتب از طرف مقابلتان قدردانی کنید. از او برای کارهایی که برای شما انجام میدهد، تشکر کنید و به او بگویید که چقدر برای شما ارزشمند است. قدردانی میتواند شامل کلمات تأییدآمیز، ابراز محبت، هدیه دادن یا انجام خدمات عملی باشد. حتی یک تشکر ساده میتواند تاثیر زیادی در احساس ارزشمندی طرف مقابلتان داشته باشد.
8. بیتوجهی به جزئیات
بیتوجهی به جزئیات زندگی طرف مقابل، میتواند نشان دهنده بیاهمیتی شما به او باشد. وقتی به جزئیات زندگی طرف مقابلتان توجه نمیکنید، ممکن است او احساس کند که به او علاقهای ندارید و برایتان مهم نیست. جزئیات میتواند شامل مواردی مانند علاقهمندیها، آرزوها، ترسها، دوستان و خانواده او باشد. برای نشان دادن اهمیت خود به طرف مقابلتان، سعی کنید به جزئیات زندگی او توجه کنید و به سوالاتی که در مورد او میپرسد، با دقت گوش دهید. به خاطر داشته باشید که چه چیزی برای او مهم است و در مورد آن با او صحبت کنید. با نشان دادن علاقه به جزئیات زندگی او، به او نشان میدهید که برای شما ارزشمند است و به او اهمیت میدهید.
9. عدم حمایت عاطفی
عدم حمایت عاطفی از طرف مقابل در زمانهای سخت، میتواند باعث شود که او احساس کند تنها و بیاهمیت است.همه ما در زندگی با چالشها و مشکلات روبرو میشویم.در این زمانها، به حمایت عاطفی از طرف عزیزانمان نیاز داریم.اگر طرف مقابلتان در زمانهای سخت به شما پناه میآورد و شما از حمایت او دریغ میکنید، ممکن است او احساس کند که برای شما مهم نیست و نمیتواند به شما تکیه کند.برای ارائه حمایت عاطفی، باید شنونده خوبی باشید، همدلی نشان دهید، او را تشویق کنید و در صورت نیاز، به او کمک عملی کنید.
به او بگویید که در کنارش هستید و هر کاری از دستتان بر میآید برایش انجام خواهید داد.
حمایت عاطفی، رابطه را تقویت میکند و به هر دو طرف کمک میکند تا در زمانهای سخت، احساس قدرت و امیدواری کنند.
10. مقایسه با دیگران
مقایسه طرف مقابل با دیگران، میتواند به شدت احساس بیاهمیتی را در او ایجاد کند. هیچ کس دوست ندارد با دیگران مقایسه شود. این کار باعث میشود که فرد احساس کند کافی نیست و نمیتواند رضایت طرف مقابل را جلب کند. مقایسه میتواند در مورد ظاهر، شغل، تحصیلات، موفقیتها یا هر چیز دیگری باشد. به جای مقایسه کردن، سعی کنید ویژگیهای مثبت و منحصر به فرد طرف مقابلتان را تحسین کنید و به او نشان دهید که چقدر او را دوست دارید. با تمرکز بر نقاط قوت طرف مقابلتان، میتوانید به او کمک کنید تا احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد و از خودش راضی باشد. مقایسه کردن، رابطه را تخریب میکند و باعث ایجاد حسادت، نارضایتی و بیاعتمادی میشود.
11. عدم اختصاص وقت کافی
عدم اختصاص وقت کافی به رابطه، میتواند باعث شود که طرف مقابل احساس کند در اولویتهای شما قرار ندارد.همه ما نیاز داریم که با عزیزانمان وقت بگذرانیم و احساس کنیم که برایشان مهم هستیم.اگر شما به طور مداوم وقت خود را با کار، دوستان یا فعالیتهای دیگر پر میکنید و برای طرف مقابلتان وقت کافی ندارید، ممکن است او احساس کند که به او بیتوجه هستید.برای جلوگیری از این مشکل، سعی کنید برنامهریزی کنید و زمانی را به طور اختصاصی به رابطه خود اختصاص دهید.این زمان میتواند شامل شام خوردن با هم، تماشای فیلم، قدم زدن در پارک یا انجام هر فعالیت دیگری باشد که هر دو از آن لذت میبرید.
مهم این است که در این زمان، تمام توجه خود را به طرف مقابلتان معطوف کنید و از صحبت کردن با او لذت ببرید.
اختصاص وقت کافی به رابطه، نشان میدهد که برای شما مهم است و میخواهید با او وقت بگذرانید.
12. عدم ابراز محبت
عدم ابراز محبت کلامی و غیرکلامی، میتواند باعث شود که طرف مقابل احساس کند مورد علاقه و توجه شما نیست. ابراز محبت یکی از مهمترین راههای نشان دادن عشق و علاقه به طرف مقابل است. این ابراز میتواند شامل گفتن کلمات محبتآمیز، بوسیدن، در آغوش گرفتن، نوازش کردن و انجام کارهای محبتآمیز باشد. اگر شما به طور مرتب به طرف مقابلتان ابراز محبت نکنید، ممکن است او احساس کند که دوستداشتنی نیست و برای شما مهم نیست. برای جلوگیری از این مشکل، سعی کنید به طور آگاهانه به ابراز محبت به طرف مقابلتان بپردازید. به او بگویید که دوستش دارید، او را در آغوش بگیرید و از او قدردانی کنید. ابراز محبت، رابطه را تقویت میکند و به هر دو طرف کمک میکند تا احساس امنیت و خوشبختی کنند.
13. سرزنش و انتقاد مداوم
سرزنش و انتقاد مداوم از طرف مقابل، حس بیارزشی و نادیده گرفته شدن را در او تقویت میکند. هیچکس دوست ندارد به طور مداوم مورد انتقاد قرار بگیرد. این کار نه تنها باعث ایجاد حس ناامنی و بیاعتمادی میشود، بلکه میتواند رابطه را به طور جدی تخریب کند. به جای سرزنش و انتقاد، سعی کنید نیازها و احساسات خود را به طور واضح و بدون سرزنش بیان کنید. به جای اینکه بگویید “تو همیشه دیر میکنی”، بگویید “من احساس نگرانی میکنم وقتی دیر میرسی. ” در ضمن، به جای تمرکز بر اشتباهات طرف مقابل، سعی کنید نقاط قوت او را ببینید و تحسین کنید. با تمرکز بر نکات مثبت و ابراز قدردانی، میتوانید فضایی مثبت و حمایتی در رابطه ایجاد کنید.
14. عدم توجه به نظرات و پیشنهادات
وقتی به نظرات و پیشنهادات طرف مقابل اهمیت نمیدهید، او حس میکند که صدایش شنیده نمیشود و برایتان ارزشی ندارد. در یک رابطه سالم، هر دو طرف باید احساس کنند که نظرات و پیشنهاداتشان شنیده و مورد احترام قرار میگیرد. وقتی شما به طور مداوم نظرات طرف مقابل را نادیده میگیرید یا رد میکنید، او ممکن است احساس کند که برای شما مهم نیست و صدایش شنیده نمیشود. برای جلوگیری از این مشکل، سعی کنید با دقت به نظرات و پیشنهادات طرف مقابل گوش دهید و به او نشان دهید که برایتان مهم است. حتی اگر با نظر او موافق نیستید، سعی کنید دلیل مخالفت خود را به طور واضح و محترمانه بیان کنید. با احترام گذاشتن به نظرات یکدیگر، میتوانید فضایی را ایجاد کنید که در آن هر دو طرف احساس ارزشمندی و شنیده شدن کنند.
15. کنترلگری و سلطهجویی
رفتارهای کنترلگرایانه و سلطهجویانه باعث ایجاد حس خفگی و بیارزشی در طرف مقابل میشود.کنترلگری به معنای تلاش برای تحمیل اراده خود به طرف مقابل و محدود کردن آزادی او است.این رفتار میتواند شامل مواردی مانند کنترل کردن روابط اجتماعی، تعیین نوع لباس پوشیدن، و یا تصمیمگیری به جای او باشد.وقتی شما سعی میکنید طرف مقابل را کنترل کنید، به او نشان میدهید که به او اعتماد ندارید و فکر میکنید که او نمیتواند به تنهایی تصمیمات درستی بگیرد.این کار باعث ایجاد حس خفگی، بیارزشی و عصبانیت در طرف مقابل میشود و میتواند رابطه را به طور جدی تخریب کند.
به جای کنترل کردن، سعی کنید به طرف مقابل اعتماد کنید و به او اجازه دهید که خودش تصمیم بگیرد.
با احترام گذاشتن به آزادی طرف مقابل، میتوانید فضایی سالم و برابر در رابطه ایجاد کنید.
16. عدم عذرخواهی و پذیرش مسئولیت
عدم عذرخواهی پس از اشتباهات و عدم پذیرش مسئولیت، نشاندهنده بیاحترامی به احساسات طرف مقابل است. همه ما اشتباه میکنیم. مهم این است که پس از اشتباهات خود، عذرخواهی کنیم و مسئولیت پیامدهای آن را بپذیریم. وقتی شما اشتباه میکنید و از عذرخواهی خودداری میکنید، به طرف مقابل نشان میدهید که به احساسات او اهمیت نمیدهید و فکر میکنید که حق با شما است. این کار باعث ایجاد دلخوری و ناراحتی در طرف مقابل میشود و میتواند رابطه را به طور جدی تخریب کند. برای عذرخواهی با صداقت، باید اشتباه خود را بپذیرید، از طرف مقابل عذرخواهی کنید و قول دهید که در آینده از تکرار آن خودداری کنید. با عذرخواهی با صداقت، میتوانید اعتماد طرف مقابل را جلب کنید و رابطه را ترمیم کنید.
17. بیاحترامی به حریم شخصی
عدم رعایت حریم شخصی طرف مقابل، احساس ناامنی و بیاعتمادی را افزایش میدهد. همه ما به حریم شخصی خود نیاز داریم. این حریم شامل مواردی مانند اطلاعات شخصی، وسایل شخصی، روابط اجتماعی و فضای شخصی است. وقتی شما بدون اجازه به حریم شخصی طرف مقابل تجاوز میکنید، به او نشان میدهید که به او اعتماد ندارید و برای او احترام قائل نیستید. این کار باعث ایجاد حس ناامنی، بیاعتمادی و عصبانیت در طرف مقابل میشود و میتواند رابطه را به طور جدی تخریب کند. برای رعایت حریم شخصی طرف مقابل، باید به اطلاعات شخصی او احترام بگذارید، بدون اجازه به وسایل شخصی او دست نزنید، در روابط اجتماعی او دخالت نکنید و به فضای شخصی او احترام بگذارید. با رعایت حریم شخصی یکدیگر، میتوانید فضایی امن و سالم در رابطه ایجاد کنید.
18. عدم همدلی و درک
عدم توانایی در همدلی و درک احساسات طرف مقابل، باعث میشود او احساس تنهایی و بیاهمیتی کند. همدلی به معنای توانایی درک و سهیم شدن در احساسات دیگران است. وقتی شما میتوانید با طرف مقابل همدلی کنید، میتوانید احساسات او را درک کنید و به او نشان دهید که در کنارش هستید. وقتی شما نمیتوانید با طرف مقابل همدلی کنید، او احساس میکند که تنها است و کسی نیست که او را درک کند. برای همدلی با طرف مقابل، باید به حرفهای او با دقت گوش دهید، سعی کنید خود را جای او بگذارید و احساسات او را درک کنید. به او نشان دهید که در کنارش هستید و از او حمایت میکنید. همدلی، رابطه را تقویت میکند و به هر دو طرف کمک میکند تا احساس نزدیکی و صمیمیت بیشتری داشته باشند.
19. دروغگویی و پنهانکاری
دروغگویی و پنهانکاری، بنیان اعتماد در رابطه را متزلزل کرده و حس بیاعتمادی و نادیده گرفته شدن را ایجاد میکند. اعتماد، اساسیترین عنصر هر رابطهای است. وقتی شما به طرف مقابل دروغ میگویید یا چیزی را از او پنهان میکنید، اعتماد او را خدشهدار میکنید و رابطه را در معرض خطر قرار میدهید. دروغگویی و پنهانکاری، باعث ایجاد حس بیاعتمادی، ناامنی و بیارزشی در طرف مقابل میشود و میتواند رابطه را به طور جدی تخریب کند. برای حفظ اعتماد در رابطه، باید با طرف مقابل صادق و شفاف باشید. از دروغگویی و پنهانکاری خودداری کنید و تمام اطلاعات مهم را با او در میان بگذارید. با صادق بودن با یکدیگر، میتوانید رابطهای مبتنی بر اعتماد و احترام متقابل ایجاد کنید.
20. رفتارهای منفعلانه-تهاجمی
رفتارهای منفعلانه-تهاجمی (Passive-Aggressive) میتواند بسیار آزاردهنده باشد و حس بیاهمیتی و عدم صداقت را در رابطه بوجود آورد.رفتارهای منفعلانه-تهاجمی به رفتارهایی گفته میشود که در ظاهر غیرتهاجمی به نظر میرسند، اما در واقع به طور پنهانی تهاجمی هستند.این رفتارها میتوانند شامل سکوت کردن، طعنه زدن، پشت گوش انداختن کارها و یا لجبازی باشند.وقتی شما از رفتارهای منفعلانه-تهاجمی استفاده میکنید، به طرف مقابل نشان میدهید که از ابراز مستقیم احساسات خود میترسید و نمیتوانید به طور مستقیم با مشکلات روبرو شوید.این کار باعث ایجاد حس سردرگمی، ناامنی و خشم در طرف مقابل میشود و میتواند رابطه را به طور جدی تخریب کند.
برای جلوگیری از رفتارهای منفعلانه-تهاجمی، باید یاد بگیرید که به طور مستقیم و با صداقت احساسات خود را بیان کنید.
به جای سکوت کردن یا طعنه زدن، با طرف مقابل صحبت کنید و مشکل خود را به طور واضح و محترمانه بیان کنید.
21. تمرکز بیش از حد بر خود
تمرکز بیش از حد بر نیازها، خواستهها و مشکلات خود و عدم توجه به نیازهای طرف مقابل، احساس بیاهمیتی و نادیده گرفته شدن را در او ایجاد میکند. یک رابطه سالم، رابطهای است که در آن هر دو طرف به نیازها و خواستههای یکدیگر توجه میکنند. وقتی شما فقط به نیازهای خودتان اهمیت میدهید و از نیازهای طرف مقابل غافل میشوید، به او نشان میدهید که برای شما مهم نیست. این کار باعث ایجاد حس بیاهمیتی، ناامیدی و عصبانیت در طرف مقابل میشود و میتواند رابطه را به طور جدی تخریب کند. برای جلوگیری از این مشکل، سعی کنید به نیازهای طرف مقابل توجه کنید و به او نشان دهید که برای شما مهم است. به حرفهای او گوش دهید، به او کمک کنید و از او حمایت کنید.







یکی از مسائلی که در روابط عاشقانه کمتر مورد بحث قرار می گیرد، نقش اختلاف در سبک دلبستگی است. ممکن است یکی از طرفین نیاز به صمیمیت و نزدیکی عاطفی بیشتری داشته باشد در حالی که دیگری نیاز به استقلال و فضای شخصی دارد. این تضاد می تواند منجر به سوءتفاهم هایی شود که یکی احساس بی توجهی کند و دیگری احساس خفگی.
رفتارهای اجتنابی در روابط یکی از عواملی است که حس بی اهمیتی را تشدید می کند. فردی که در مواجهه با تعارضات سکوت می کند یا از گفتگوی صریح اجتناب می نماید، عملاً به طرف مقابل این پیام را می دهد که مسائل عاطفی او اهمیت ندارد. این الگو معمولاً ریشه در ترس از صمیمیت یا تجربیات گذشته دارد.
در یک رابطه سالم، احترام به مرزهای ارتباطی ضروری است. جمع زیادی از مشکلات زمانی ایجاد می شود که یکی از طرفین به جای ارتباط مستقیم و شفاف، از روش های غیرمستقیم مانند رفتارهای منفعلانه تهاجمی استفاده می کند. مثلاً به جای بیان نارضایتی، با تاخیر عمدی در پاسخگویی یا بی اعتنایی رفتار می کند.
نکته ظریفی که کمتر مورد توجه قرار می گیرد، تفاوت بین بی توجهی واقعی و بی توجهی ادراک شده است. گاهی اوقات یک طرف به دلیل اضطراب دلبستگی، بی توجهی هایی را در رابطه اغراق می کند که در واقعیت وجود ندارد. معیار سنجش باید واقعیت های عینی باشد نه برداشت های ذهنی یک طرف.
اشتباه رایج دیگری که در این حوزه دیده می شود، محول کردن مسئولیت تمام نیازهای عاطفی به شریک زندگی است. هر فردی باید بخشی از نیازهای خود را از طریق روابط اجتماعی متنوع، فعالیت های شخصی و رشد فردی تأمین کند. انتظار تأمین تمام نیازهای روانی از یک نفر فشار ناعادلانه ای بر رابطه وارد می کند.
پذیرفتن این حقیقت که روابط فراز و نشیب دارند کمک کننده است. هیچ رابطه ای همیشه در اوج صمیمیت و توجه متقابل نیست. دوره هایی که احساس فاصله عاطفی ایجاد می شود می تواند طبیعی باشد و لزوماً نشانه بی توجهی نیست. تشخیص این موضوع از موارد نگران کننده واقعی اهمیت زیادی دارد.
من قبلاً در رابطه ای بودم که در آن طرف مقابل پیوسته مقایسه می شد. وقتی این مقایسه ها را متوقف کردیم، رابطه عمیق تر شد. نکته جالب این بود که بخشی از احساس بی توجهی ناشی از این مقایسه ها بود، نه کمبود عاطفه واقعی. سایت شما با تحلیل این جنبه های روانشناختی می تواند به خوانندگان کمک ارزشمندی بکند. بقیه مطالبی که در این سایت منتشر شده نیز همین کیفیت را دارد.
خیلی ممنون از این پست مفید! واقعا چیزایی رو مطرح کردی که خیلی از ما توی رابطه هامون باهاش درگیریم اما شاید درست نشونش ندیم.
من خودم یه مدت طولانی فکر میکردم مشکل از منه که همسرم همیشه از دستم ناراضیه، تا اینکه فهمیدم اصلا زبان عشقمون باهم فرق داره. من با کادو دادن و توجه کردن عشقم رو نشون میدادم ولی اون بیشتر به وقت گذروندن باهام نیاز داشت. وقتی اینو فهمیدیم خیلی چیزا بهتر شد…
کاش یه مطلب دیگه هم بنویسی درباره اینکه چطور بدون سرزنش کردن طرف مقابل، نیازهامون رو بهش بگیم. بعضی وقتا آدما فکر میکنن اگه درخواستشون رو واضح بگن یعنی دارن غر میزنن، درحالی که اصلا اینطور نیست!
یه چیز دیگه که برام جالبه اینه که چرا بعضیا همیشه همه چیز رو با بقیه مقایسه میکنن؟ مثلا یه دوستی دارم که همسرش مدام میگه فلانی چقدر همسرش رو میبره مسافرت یا فلانی چیکار میکنه برای شوهرش… اینجور مقایسه ها فقط دلخوری میاره
ممنون میشم بیشتر بنویسی درباره این موضوعا، مخصوصا اینکه چطور میشه با وجود مشغله های زندگی بازم به رابطه عاطفی رسیدگی کرد. خیلی از ماها انقدر غرق کار و زندگی میشیم که یادمون میره اصلا چرا باهم بودیم…
و اگه میشه یه مطلب هم درباره دروغ های کوچیک بذاری! بعضیا فکر میکنن دروغ مصلحتی اشکال نداره، ولی همین چیزهای کوچیک کم کم اعتماد رو از بین میبره.
دوباره ممنون بابت این مطلب خوب