چرا روابط عاشقانه ایدهآل به درستی پیش نمیروند؟
همه ما داستانهایی را شنیدهایم یا تجربههایی داشتهایم که در آن یک رابطه عاشقانهای، در ظاهر، همهچیز تمام و بینقص به نظر میرسیده است. همه دوستان و آشنایان غبطه میخوردهاند و به نظر میرسید که این دو نفر برای همدیگر ساخته شدهاند. اما متاسفانه، گاهی اوقات این روابط، با وجود تمام جذابیتهای ظاهری، دوام نمیآورند و به جدایی ختم میشوند. چرا این اتفاق میافتد؟

دلایل متعددی وجود دارد که میتوانند باعث شکست یک رابطه به ظاهر عالی شوند. در اینجا 15 نکته مهم را بررسی میکنیم:
- ✔️
تفاوت در ارزشهای بنیادین:
حتی اگر در سایر زمینهها تفاهم داشته باشید، تفاوت در ارزشهای اساسی زندگی (مانند خانواده، دین، کار، پول) میتواند در بلندمدت مشکلساز شود. - ✔️
عدم مهارتهای ارتباطی موثر:
حتی اگر عاشق هم باشید، بدون توانایی برقراری ارتباط با صداقت و شفاف، حل اختلافات و بیان نیازها، رابطه به مشکل میخورد. - ✔️
انتظارات غیرواقعی:
تصور اینکه شریک زندگی شما باید تمام نیازهای شما را برآورده کند و شما را همیشه خوشحال نگه دارد، غیرمنطقی است و منجر به ناامیدی میشود. - ✔️
عدم احترام متقابل:
رابطهای که در آن احترام، همدلی و قدردانی وجود نداشته باشد، محکوم به شکست است.
- ✔️
ناتوانی در گذشت و بخشش:
همه اشتباه میکنند. ناتوانی در بخشش اشتباهات یکدیگر، باعث ایجاد کینه و نارضایتی میشود. - ✔️
حضور مسائل حل نشده از گذشته:
حمل بار عاطفی گذشته و عدم درمان زخمهای قدیمی، میتواند بر روابط فعلی تاثیر منفی بگذارد. - ✔️
عدم استقلال فردی:
وابستگی بیش از حد به شریک زندگی و عدم داشتن هویت مستقل، میتواند باعث خفگی و نارضایتی شود. - ✔️
تلاش برای تغییر دادن شریک زندگی:
عاشق شدن به پتانسیل افراد و تلاش برای تغییر دادن آنها به چیزی که نیستند، اشتباه بزرگی است. - ✔️
حسادت و عدم اعتماد:
حتی اگر هیچ دلیل منطقی برای حسادت وجود نداشته باشد، این احساسات میتواند رابطه را مسموم کند. - ✔️
فقدان صمیمیت عاطفی:
صمیمیت فقط جنسی نیست. به اشتراک گذاشتن احساسات، ترسها و رویاها با شریک زندگی، برای ایجاد یک پیوند عمیق ضروری است.
- ✔️
بیتوجهی به نیازهای یکدیگر:
توجه نکردن به نیازهای عاطفی، جسمی و روحی شریک زندگی، باعث احساس تنهایی و عدم ارزشمندی میشود. - ✔️
دخالتهای بیجای دیگران:
اجازه دادن به دیگران (خانواده، دوستان) برای دخالت در رابطه، میتواند باعث ایجاد تنش و اختلاف شود. - ✔️
عدم تلاش برای حفظ رابطه:
رابطهها نیاز به تلاش مداوم دارند. عدم سرمایهگذاری زمان و انرژی برای حفظ رابطه، میتواند باعث سرد شدن و فروپاشی آن شود.

- ✔️
نگاه سطحی به رابطه و عدم شناخت عمیق از یکدیگر:
شاید ظاهر و رفتارهای سطحی جذاب باشند، اما شناخت عمیقتر شخصیت و اهداف یکدیگر ضروری است. - ✔️
رابطه بر پایه هوس یا نیازهای مقطعی:
اگر رابطه فقط بر اساس جذابیت ظاهری یا نیازهای لحظهای شکل گرفته باشد، به احتمال زیاد در بلندمدت دوام نخواهد آورد.
اینها تنها تعدادی از دلایلی هستند که میتوانند باعث شکست یک رابطه به ظاهر عالی شوند. باید به یاد داشته باشیم که عشق به تنهایی کافی نیست و یک رابطه موفق، نیازمند تلاش، تعهد، و مهارتهای ارتباطی قوی است. با شناخت این عوامل و تلاش برای رفع آنها، میتوانیم احتمال موفقیت روابط خود را افزایش دهیم. آیا شما تجربهای مشابه داشتهاید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
چرا گاهی اوقات، رابطه عاشقانهای که به نظر عالی میآید، در عمل نمیتواند دوام بیاورد؟
۱. عدم تطابق در ارزشها و اهداف بلندمدت
شاید در ابتدای رابطه، هیجان و شور و اشتیاق باعث شود تفاوتهای اساسی در ارزشها و اهداف زندگی را نادیده بگیرید.اما با گذشت زمان، این تفاوتها میتوانند به منبع اصلی اختلاف و ناامیدی تبدیل شوند.تصور کنید یکی از شما به دنبال تشکیل خانواده پرجمعیت است و دیگری تمایلی به فرزندآوری ندارد.همچنین ممکن است دیدگاههای متفاوتی در مورد مسائل مهمی مانند مذهب، سیاست، مسائل مالی و تربیت فرزندان داشته باشید.اگر این تفاوتها عمیق باشند و نتوانید در مورد آنها به توافق برسید، رابطه به مرور فرسوده خواهد شد.حتی اگر هر دو نفر به ظاهر اهداف مشترکی داشته باشند، میزان اهمیت و اولویتبندی این اهداف میتواند متفاوت باشد.
مثلا هر دو ممکن است به دنبال پیشرفت شغلی باشند، اما یکی از شما حاضر باشد برای رسیدن به این هدف، از بسیاری از جنبههای دیگر زندگی خود چشمپوشی کند، در حالی که دیگری حفظ تعادل بین کار و زندگی را در اولویت قرار دهد.توجه کنید که تغییر و تحول در ارزشها و اهداف در طول زمان امری طبیعی است.مهم این است که بتوانید در مورد این تغییرات با یکدیگر صحبت کنید و راههایی برای تطبیق و سازگاری پیدا کنید.بهترین راه برای پیشگیری از این مشکل، شناخت دقیق ارزشها و اهداف خود و طرف مقابل قبل از جدی شدن رابطه است.
با صداقت در مورد انتظارات خود صحبت کنید و ببینید آیا میتوانید با یکدیگر به توافق برسید.
سعی کنید قبل از ورود به یک رابطه جدی، به طور با صداقت در مورد ارزش ها و اهداف خود با طرف مقابل صحبت کنید و ببینید آیا میتوانید در کنار هم به اهدافتان برسید.
۲. انتظارات غیرواقعی از رابطه و پارتنر
تصورات رمانتیک و کاملا مطلوبگرایانه که تحت تاثیر فیلمها، سریالها و شبکههای اجتماعی شکل میگیرند، میتوانند انتظارات غیرواقعی از رابطه ایجاد کنند.هیچ رابطهای بینقص نیست و هیچ پارتنری نمیتواند تمام نیازهای شما را برآورده کند.انتظار اینکه پارتنرتان همیشه خوشحال، جذاب، حامی و همدل باشد، غیرمنطقی است.همه ما انسان هستیم و روزهای خوب و بد داریم.مهم این است که بتوانیم در شرایط سخت نیز یکدیگر را حمایت کنیم.در ضمن، نباید انتظار داشته باشید که پارتنرتان ذهنخوان باشد و بدون اینکه شما چیزی بگویید، نیازهای شما را تشخیص دهد.
ارتباط موثر و بیان واضح خواستهها و انتظارات، کلید حل بسیاری از مشکلات است.از سوی دیگر، نباید پارتنرتان را به خاطر اشتباهات گذشته سرزنش کنید و انتظار داشته باشید که او یکشبه تغییر کند.تغییر رفتار زمان میبرد و نیازمند صبر و تعهد از هر دو طرف است.بهترین راه برای تعدیل انتظارات، واقعبین بودن و پذیرفتن این واقعیت است که رابطه یک فرایند پویا و مستمر است که نیازمند تلاش و سازش از هر دو طرف است.به جای تمرکز بر نقاط ضعف پارتنرتان، بر نقاط قوت او تمرکز کنید و از او قدردانی کنید.
از خود بپرسید که آیا انتظارات شما واقعبینانه است؟
آیا منصفانه است که از پارتنرم این انتظار را داشته باشم؟آیا من نیز در قبال پارتنرم چنین رفتاری دارم؟
۳. عدم توانایی در برقراری ارتباط موثر
ارتباط موثر، شریان حیاتی هر رابطهای است.اگر نتوانید به درستی با پارتنرتان ارتباط برقرار کنید، سوء تفاهمها، اختلافات و دلخوریها به مرور زمان انباشته میشوند و رابطه را فرسوده میکنند.ارتباط موثر فقط به معنای صحبت کردن نیست، بلکه به معنای گوش دادن فعال، همدلی و درک دیدگاه طرف مقابل نیز هست.سعی کنید هنگام صحبت کردن با پارتنرتان، به او توجه کامل داشته باشید و با تمام وجود به حرفهایش گوش دهید.
از قضاوت کردن، سرزنش کردن و انتقاد کردن خودداری کنید.به جای آن، سعی کنید احساسات و نیازهای خود را به طور واضح و با صداقت بیان کنید.
از جملات “من” استفاده کنید و از نسبت دادن انگیزه های منفی به پارتنرتان خودداری کنید.
هنگام اختلاف نظر، سعی کنید آرامش خود را حفظ کنید و از پرخاشگری و توهین خودداری کنید.به جای تمرکز بر اثبات حقانیت خود، بر یافتن راه حلی مشترک تمرکز کنید.به طور مرتب زمانی را به گفتگو با پارتنرتان اختصاص دهید.در مورد مسائل روزمره، احساسات خود و برنامههای آینده با یکدیگر صحبت کنید.این کار باعث میشود تا به یکدیگر نزدیکتر شوید و از بروز مشکلات جلوگیری کنید.
۴. حل نکردن مشکلات و اختلافات
هیچ رابطهای بدون مشکل و اختلاف نیست.اما نحوه برخورد با این مشکلات است که سرنوشت رابطه را تعیین میکند.اگر مشکلات و اختلافات نادیده گرفته شوند یا به درستی حل نشوند، به مرور زمان انباشته میشوند و به یک بحران بزرگ تبدیل میشوند.بسیاری از زوجها از ترس اینکه بحث و جدل باعث تخریب رابطه شود، از مواجهه با مشکلات اجتناب میکنند.اما این کار فقط باعث میشود تا مشکلات عمیقتر شوند و حل آنها دشوارتر شود.بهترین راه برای حل مشکلات، شناسایی ریشه اصلی آنها و صحبت کردن در مورد آنها به طور صریح و با صداقت است.
از سرزنش کردن، انتقاد کردن و توهین خودداری کنید.
به جای آن، سعی کنید احساسات و نیازهای خود را به طور واضح و محترمانه بیان کنید.سعی کنید در مورد مسائلی که برایتان مهم هستند، به طور مداوم با پارتنرتان صحبت کنید.این کار باعث میشود تا از بروز مشکلات جلوگیری کنید و رابطه خود را تقویت کنید.
۵. حسادت و بیاعتمادی
حسادت و بیاعتمادی، سم مهلکی برای هر رابطهای هستند.اگر به پارتنرتان اعتماد نداشته باشید، رابطه شما مملو از شک، سوء ظن و کنترل خواهد شد.حسادت معمولاً ناشی از عدم اعتماد به نفس، ترس از دست دادن پارتنر یا تجربیات تلخ گذشته است.اگر حسادت شما غیرمنطقی و بیاساس است، باید سعی کنید با ریشههای آن مقابله کنید.به پارتنرتان اعتماد کنید و به او فضای شخصی بدهید.سعی نکنید او را کنترل کنید یا تمام حرکات او را زیر نظر بگیرید.این کار فقط باعث میشود تا او از شما دورتر شود.اگر دلیلی برای بیاعتمادی دارید، به طور مستقیم با پارتنرتان در مورد آن صحبت کنید.
از سرزنش کردن و اتهام زدن خودداری کنید.
به جای آن، سعی کنید احساسات خود را به طور واضح و با صداقت بیان کنید.اگر پارتنرتان به شما خیانت کرده است، تصمیم گیری در مورد ادامه رابطه بسیار دشوار است.در این شرایط، بهتر است از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید.سعی کنید با پارتنرتان صادق و روراست باشید و از پنهان کاری خودداری کنید.این کار باعث میشود تا او به شما اعتماد کند و رابطه شما قویتر شود.
۶. از دست دادن صمیمیت
صمیمیت، عنصری حیاتی در یک رابطه عاشقانه است.صمیمیت فقط به معنای رابطه جنسی نیست، بلکه شامل نزدیکی عاطفی، فیزیکی و ذهنی نیز میشود.با گذشت زمان و افزایش مشغلههای زندگی، ممکن است صمیمیت در رابطه کاهش یابد.برای حفظ صمیمیت در رابطه، باید به طور مداوم تلاش کنید.زمانی را به با هم بودن اختصاص دهید و از انجام فعالیتهایی که هر دو از آنها لذت میبرید، غافل نشوید.با یکدیگر صحبت کنید، به یکدیگر گوش دهید و از یکدیگر حمایت کنید.ابراز محبت و علاقه به یکدیگر، نقش مهمی در حفظ صمیمیت دارد.یکدیگر را در آغوش بگیرید، دست یکدیگر را بگیرید و به یکدیگر بگویید که چقدر دوستش دارید.
رابطه جنسی نیز بخشی مهمی از صمیمیت است.
سعی کنید رابطه جنسی خود را متنوع و هیجانانگیز نگه دارید.در مورد خواستهها و نیازهای خود با پارتنرتان صحبت کنید.سعی کنید به طور منظم زمانی را به با هم بودن اختصاص دهید و از انجام فعالیتهایی که هر دو از آنها لذت میبرید، غافل نشوید.این کار باعث میشود تا به یکدیگر نزدیکتر شوید و صمیمیت در رابطه شما حفظ شود.
۷. عدم حمایت از یکدیگر
یکی از مهمترین وظایف یک پارتنر، حمایت از فرد مقابل در شرایط مختلف است.این حمایت میتواند عاطفی، مالی، فیزیکی یا معنوی باشد.اگر در زمانهای سخت و بحرانی، پارتنرتان از شما حمایت نکند، احساس تنهایی و ناامیدی خواهید کرد.حمایت عاطفی به معنای گوش دادن به حرفهای پارتنر، همدلی با او و تشویق او در زمانهای سخت است.حمایت مالی به معنای کمک به پارتنر در حل مشکلات مالی و تأمین نیازهای او است.حمایت فیزیکی به معنای کمک به پارتنر در انجام کارهای روزمره و مراقبت از او در زمان بیماری است.
حمایت معنوی به معنای تشویق پارتنر به رشد و پیشرفت و کمک به او در رسیدن به اهدافش است.اگر احساس میکنید پارتنرتان از شما حمایت نمیکند، به طور مستقیم با او در مورد آن صحبت کنید.از سرزنش کردن و انتقاد کردن خودداری کنید.به جای آن، سعی کنید احساسات و نیازهای خود را به طور واضح و با صداقت بیان کنید.سعی کنید در مورد نیازهای یکدیگر آگاهی داشته باشید و در صورت نیاز، به یکدیگر کمک کنید.این کار باعث میشود تا احساس کنید که در کنار یکدیگر هستید و میتوانید روی هم حساب کنید.
از پارتنرتان بپرسید که چگونه میتوانید از او حمایت کنید.
این کار باعث میشود تا او احساس کند که به او اهمیت میدهید و میخواهید به او کمک کنید.
۸. تلاش نکردن برای رشد و پیشرفت فردی و مشترک
رشد و پیشرفت فردی و مشترک، یکی از عوامل مهم در حفظ پویایی و شادابی یک رابطه است.اگر هر دو طرف در یک رابطه احساس کنند که در حال رکود و عدم پیشرفت هستند، رابطه به مرور زمان فرسوده و خسته کننده خواهد شد.رشد فردی به معنای تلاش برای بهبود مهارتها، دانش و شخصیت خود است.این کار میتواند از طریق تحصیل، مطالعه، شرکت در دورههای آموزشی، سفر کردن و تجربههای جدید انجام شود.رشد مشترک به معنای تلاش برای بهبود رابطه و افزایش صمیمیت و نزدیکی با پارتنر است.این کار میتواند از طریق صحبت کردن در مورد مسائل مهم، انجام فعالیتهای مشترک، سفر کردن با یکدیگر و یادگیری مهارتهای جدید انجام شود.
اگر احساس میکنید در رابطه خود در حال رکود هستید، به طور مستقیم با پارتنرتان در مورد آن صحبت کنید.با یکدیگر برنامهریزی کنید و اهدافی را برای رشد فردی و مشترک خود تعیین کنید.از یکدیگر حمایت کنید و به یکدیگر انگیزه بدهید.سعی کنید در مورد علایق و استعدادهای یکدیگر آگاهی داشته باشید و به یکدیگر کمک کنید تا آنها را پرورش دهید.این کار باعث میشود تا هر دو احساس رضایت و خوشبختی بیشتری داشته باشید.به طور منظم زمانی را به بررسی اهداف و پیشرفتهای خود اختصاص دهید و در مورد آنها با پارتنرتان صحبت کنید.
این کار باعث میشود تا هر دو احساس کنید که در یک مسیر مشترک در حال حرکت هستید.
۹. تاثیر منفی خانواده و دوستان
اگرچه رابطه شما یک موضوع شخصی است، اما خانواده و دوستان میتوانند تاثیر زیادی بر آن داشته باشند.دخالتهای بیجا، انتقادهای مداوم و نظرات منفی آنها میتوانند باعث ایجاد اختلاف و تنش در رابطه شما شوند.باید مرزهای مشخصی را برای خانواده و دوستان خود تعیین کنید و به آنها اجازه ندهید در مسائل شخصی شما دخالت کنند.به آنها توضیح دهید که شما و پارتنرتان میتوانید مشکلات خود را به تنهایی حل کنید و نیازی به کمک آنها ندارید.اگر خانواده یا دوستان شما از پارتنرتان خوششان نمیآید، سعی کنید دلیل آن را جویا شوید.
شاید آنها نکاتی را ببینند که شما متوجه آنها نشدهاید.
اما تصمیمگیری در مورد ادامه رابطه با شماست و نباید تحت تاثیر نظرات دیگران قرار بگیرید.از پارتنرتان بخواهید که در مورد مشکلات خود با خانواده و دوستان شما با شما صحبت کند.این کار باعث میشود تا شما بتوانید از او حمایت کنید و از بروز اختلافات بیشتر جلوگیری کنید.سعی کنید با خانواده و دوستان پارتنرتان ارتباط خوبی برقرار کنید.این کار باعث میشود تا آنها از شما خوششان بیاید و از دخالت در رابطه شما خودداری کنند.
۱۰. مشکلات مالی
مشکلات مالی یکی از شایعترین دلایل اختلاف و جدایی در بین زوجها است.استرس ناشی از بدهی، کمبود پول و اختلاف نظر در مورد نحوه خرج کردن پول میتواند باعث ایجاد تنش و ناراحتی در رابطه شود.باید در مورد مسائل مالی خود با پارتنرتان صادق و روراست باشید.در مورد بدهیها، درآمد و اهداف مالی خود با او صحبت کنید.با یکدیگر برنامهریزی کنید و یک بودجه مشترک تعیین کنید.در مورد نحوه خرج کردن پول به توافق برسید.تصمیم بگیرید که چه کسی مسئول پرداخت قبوض است و چه کسی مسئول پس انداز پول است.
سعی کنید در مورد مسائل مالی خود به یک دیدگاه مشترک برسید.
اگر مشکلات مالی باعث ایجاد تنش در رابطه شما شده است، به طور مستقیم با پارتنرتان در مورد آن صحبت کنید.از سرزنش کردن و انتقاد کردن خودداری کنید.به جای آن، سعی کنید به یک راه حل مشترک برسید.
۱۱. اعتیاد یا مشکلات روانی
اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا سایر رفتارهای اعتیادآور و همچنین مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب یا اختلالات شخصیتی میتوانند تاثیر مخربی بر رابطه داشته باشند. این مشکلات میتوانند باعث ایجاد بیثباتی، عدم اعتماد و سوء استفاده در رابطه شوند. اگر پارتنرتان به اعتیاد یا مشکل روانی مبتلا است، باید او را تشویق کنید تا به دنبال کمک حرفهای باشد. درمان این مشکلات نیازمند صبر، تعهد و حمایت از جانب شما و پارتنرتان است. اگر پارتنرتان تمایلی به درمان ندارد، باید از خودتان محافظت کنید. شاید لازم باشد از رابطه خارج شوید تا سلامت روانی و جسمی خود را حفظ کنید.
۱۲. تفاوت در نیازهای جنسی
تفاوت در نیازهای جنسی میتواند یکی از دلایل اختلاف و نارضایتی در رابطه باشد. اگر یکی از شما تمایل بیشتری به رابطه جنسی داشته باشد و دیگری تمایل کمتری داشته باشد، این موضوع میتواند باعث ایجاد تنش و احساس کمبود در رابطه شود. باید در مورد نیازهای جنسی خود با پارتنرتان صادق و روراست باشید. در مورد خواستهها و تمایلات خود با او صحبت کنید. سعی کنید به یک توافق برسید که هر دو از آن راضی باشید. سعی کنید رابطه جنسی خود را متنوع و هیجانانگیز نگه دارید. از امتحان کردن چیزهای جدید نترسید و با پارتنرتان در مورد فانتزیهای خود صحبت کنید.
۱۳. نداشتن تفریحات و علایق مشترک
نداشتن تفریحات و علایق مشترک میتواند باعث شود که احساس کنید از یکدیگر دور هستید و چیز زیادی برای صحبت کردن ندارید.اگر تمام وقت خود را به تنهایی یا با دوستان خود سپری کنید، رابطه شما به مرور زمان فرسوده خواهد شد.سعی کنید تفریحات و علایق مشترکی را پیدا کنید که هر دو از آنها لذت ببرید.این کار میتواند از طریق شرکت در کلاسهای آموزشی، سفر کردن با یکدیگر، تماشای فیلمهای مورد علاقه و انجام ورزشهای مشترک انجام شود.حتی اگر علایق شما کاملاً متفاوت هستند، سعی کنید به علایق پارتنرتان احترام بگذارید و گاهی اوقات با او همراهی کنید.
این کار باعث میشود تا او احساس کند که به او اهمیت میدهید.
سعی کنید به طور منظم زمانی را به انجام فعالیتهای مشترک اختصاص دهید.این کار باعث میشود تا به یکدیگر نزدیکتر شوید و از زندگی در کنار یکدیگر لذت ببرید.
۱۴. عدم قدردانی از یکدیگر
عدم قدردانی از یکدیگر میتواند باعث شود که احساس کنید تلاشهای شما نادیده گرفته میشوند و به شما اهمیت داده نمیشود.اگر هیچ وقت از کارهای خوبی که پارتنرتان برای شما انجام میدهد تشکر نکنید، او به مرور زمان انگیزه خود را برای انجام این کارها از دست خواهد داد.قدردانی کردن از یکدیگر میتواند به سادگی گفتن یک “متشکرم” یا نوشتن یک یادداشت محبتآمیز باشد.مهم این است که به پارتنرتان نشان دهید که از او قدردانی میکنید و به او اهمیت میدهید.سعی کنید به کارهای خوبی که پارتنرتان برای شما انجام میدهد توجه کنید و از او به خاطر این کارها تشکر کنید.
حتی کارهای کوچک نیز میتوانند تاثیر زیادی داشته باشند.
سعی کنید به طور روزانه از پارتنرتان قدردانی کنید.این کار باعث میشود تا او احساس کند که به او اهمیت میدهید و او را دوست دارید.از امتحان کردن راههای جدید برای قدردانی از پارتنرتان نترسید.میتوانید برای او هدیه بخرید، او را به شام دعوت کنید یا یک نامه عاشقانه برای او بنویسید.
۱۵. بیتوجهی به نیازهای فردی
در یک رابطه سالم، باید هم به نیازهای رابطه و هم به نیازهای فردی خود توجه کنید. اگر تمام وقت و انرژی خود را صرف رابطه کنید و نیازهای فردی خود را نادیده بگیرید، به مرور زمان احساس خستگی، نارضایتی و افسردگی خواهید کرد. در مورد نیازهای فردی خود با پارتنرتان صحبت کنید و از او بخواهید که به شما فضای کافی برای رسیدگی به این نیازها بدهد. این کار باعث میشود تا رابطه شما سالمتر و پایدارتر شود. سعی کنید به طور منظم زمانی را به خودتان اختصاص دهید و از این زمان برای انجام فعالیتهایی که از آنها لذت میبرید استفاده کنید. این کار باعث میشود تا احساس کنید که به خودتان اهمیت میدهید و به نیازهای خود توجه میکنید.







خیلی وقتا تو رابطه هایی که از بیرون بی نقص میبیننشون، یه چیزی کمه… مثل همون کیک خوشمزه ای که وسطش خالیست.
یه جاهایی آدم روابط رو با کلی هیجان و هورمون شروع می کنه ولی یادش میره که قراره یه عمر باهم زندگی کنن نه یه ماه. من خودم یه رابطه داشتم که توش فقط دنبال احساسات لحظه ای بودم، آخرشم فهمیدم اون آدم اصلا تو شرایط زندگی واقعی با من جور نیست.
حرف نزدن درست هم یه بلای بزرگه. آدم فکر میکنه طرف باید ذهنش رو بخونه، بعد دلخور میشه که چرا نمیفهمه. من این اشتباه رو کردم. باید رک و پوست کنده حرف زد، نه اینکه تو دلت چیزی رو نگه داری و انتظار داشته باشی طرف باهات تله پاتی کنه.
تفاوت های بزرگ هم مثل یه چاله تو خیابونه. یا باید از اول حواسمون باشه، یا بیایم میلیون ها بار ترمز بزنیم تا خراب نشیم. یه بار با کسی بودم که به خانواده اش خیلی وابسته بود، منم آدم مستقلی بودم. هرچقدر هم که دوسش داشتم، این قضیه در بلندمدت آزاردهنده شد.
چیز دیگه… بعضیا انقدر می خوان طرف مقابل رو عوض کنن که فکر می کنن دارن تو بازی sims بازی می کنن 😂 آدم رو باید همونطور که هست قبول کرد، نه اونطوری که توی تخیلات ما هست. اینو سخت یاد گرفتم.
و آخرشم اینکه شکرگزاری یادمون نره. همین چیزای کوچیکه که هر روز از هم می بینیم، اگه قدرشون بدونیم خیلی رابطه ها رو نجات میده. من همیشه یادم میاد یه پدری رو که همسرش رو تو جمع مسخره می کرد… بعد کلی تعجب میکرد چرا زنش بدخلق شده 😑
دنیای رابطه ها شبیه آشپزخونه است… یا باید با دقت مواد رو باهم قاطی کنی، یا آخرش یا میسوزه یا بیمزه میشه 🙃